معنی افول کردن جزر، فروکش، فرونشینی، (مج.) زوال، فروکش کردن, معنی افول کردن جزر، فروکش، فرونشینی، (مجپ) زوال، فروکش کردن, معنی اtmg lcbj [xc، tcmla، tcmjadjd، (k[,) xmاg، tcmla lcbj, معنی اصطلاح افول کردن جزر، فروکش، فرونشینی، (مج.) زوال، فروکش کردن, معادل افول کردن جزر، فروکش، فرونشینی، (مج.) زوال، فروکش کردن, افول کردن جزر، فروکش، فرونشینی، (مج.) زوال، فروکش کردن چی میشه؟, افول کردن جزر، فروکش، فرونشینی، (مج.) زوال، فروکش کردن یعنی چی؟, افول کردن جزر، فروکش، فرونشینی، (مج.) زوال، فروکش کردن synonym, افول کردن جزر، فروکش، فرونشینی، (مج.) زوال، فروکش کردن definition,